- تازه خدمت (زَ / زِ خِ مَ)
نوکر و خدمتگاری که تازه بسر خدمت آمده باشد. (ناظم الاطباء) ، مجازاً، خوش خدمت. تازه نفس. چابک:
بهار آمد آنگه سلیمان اساس
از او دیو زرد خزان در هراس
بپایین تخت روان حباب
پریزاد گل تازه خدمت چو آب.
طغرا (از آنندراج)
بهار آمد آنگه سلیمان اساس
از او دیو زرد خزان در هراس
بپایین تخت روان حباب
پریزاد گل تازه خدمت چو آب.
طغرا (از آنندراج)
